ماموریت او دیگر تمام شده بود. این را خودش وقتی برای گرفتن جام به روی سکوی ویژه رفته بود، به خوان کارلوس، پادشاه کشورش گفت. او در آستانه 70 سالگی کار بزرگی برای کشورش انجام داد و به عطش 44 ساله کشورش برای رسیدن به قهرمانی پایان داد.
فینال بزرگ
نیمی از ورزشگاه 79 ساله و 50 هزار نفری ارنست هاپل وین به قرمزپوشانی تعلق داشت که یکصدا اسپانیا را فریاد میزدند. این جام بهطور غریبی همه آنها را به هم نزدیک کرده بود. اسپانیای تکنیکی که همیشه بهدلیل چند دستگی و جداییطلبی ایالتهای بزرگ خود از جمله باسک و کاتالان به هیچ توفیق بزرگی دست پیدا نمیکرد، این بار همه بازیکنان وتماشاگرانش را یکدل و متحد میدید و این برای همه آنها هم عجیب بود و هم دلنشین.
فوتبال به طرز معجزه آسایی همه آنها را دور هم جمع کرده بود و حتی پای خوان کارلوس، پادشاه، صوفیا، ملکه و خوزه لوییز رودریگز زاپاته رو، نخست وزیر این کشور را به ورزشگاه ارنست هاپل وین باز کرده بود. همه آنها آمده بودند رؤیاییترین اسپانیای 50 سال اخیر را ببینند. این حس غرور، افتخار و شادی به همه آنها تعلق داشت. آنها آمده بودند جام را از دل آلمان به خانه ببرند. این حقیقتی بود که اسپانیاییها به آن ایمان داشتند. حتی مرزهای سبز و زیبای آلمان با اتریش و سوئیس و همسایگی این کشور با دو میزبان خوش آب و هوا هم بهانهای نشد که اسپانیا در بازی آخر، اختیار کار را به آلمان واگذار کند.
بازی دیشب در حالی شروع شد که نگاه 2 کشور به ورزشگاه ارنست هاپل دوخته شده بود. مثل بازی آلمان و ترکیه آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان در ورزشگاه بود اما این بار او تحقیر تیم کشورش را در 90 دقیقه مشاهده کرد. فوتبال این بار مرکل را در کنار خوان کارلوس، پادشاه 70 ساله اسپانیا قرار داده بود. دو سیاستمدار که به وسیله فوتبال و میشل پلاتینی 90 دقیقه کنار هم نشستند.
بازی زیر سایه حربه آلمانها با برتری 7 دقیقهای آنها شروع شد. سفیدپوشان که شایعه مصدومیت میشاییل بالاک را سر زبانها انداخته بودند، با قراردادن او در میانه میدان همه معادلات را به هم ریختند تا اسپانیا فقط چند دقیقه اول را از دست بدهد. پس از آنکه قرمزپوشان به بازی مسلط شدند، دیگر به آلمان هیچ فرصتی برای خودنمایی ندادند. آنها تا پایان بازی در زمین به اختیار اسپانیا میدویدند و مطابق میل آنها بازی میکردند. برتری قابل اعتنای ماتادورها در این بازی آنقدر محسوس بود که حتی تماشاگران و گزارشگران آلمانی هم به راحتی قهرمانی حریف را پذیرفتند. گزارشگرZDF و همین طور ARD در دقایق پایانی گزارش خود از بازی به صراحت عنوان لایق برد نبودیم و بازی نکردیم را به کار بردند. شنیدن این جملات برای آنها که با فرهنگ تاثیرپذیرفته از حس ناسیونالیستی آلمانها آشنا هستند، البته کمی عجیب بود.
اسپانیا در بازی دیشب اگرچه با تنها گل فرناندو تورس (دقیقه 33) به برتری رسید اما بارها میتوانست گل دیگری بزند و بهدلیل شتاب بازیکنان و کم دقتی آنها این اتفاق نیفتاد. اسپانیاییها که در هر بازی اختیار خود را به یکی از هافبکهای قدرتمند خود میسپردند، در این بازی به ژاوی تکیه داشتند که هر کاری اراده کرد، انجام داد و مردان خط میانی آلمان را زیر سایه خود محو کرد تا آلمان از جریان بازی خارج شود.
تفکرات پیرمرد
لوییز آراگونز که از نظر سنی تنها 3 ماه تا پادشاه کشورش فاصله داشت، برای آنکه ماموریتش را به بهترین شکل ممکن به پایان برساند، در غیاب داوید ویای مصدوم از وجود سسک فابرگاس استفاده کرد که در این جام پشت سر اینیستا قرار گرفته بود اما با این حال نمایشی قابلقبول ارائه داده بود.
آراگونز بهدلیل جبر بازی، سیستم 1-4-1-4 را انتخاب کرد. پویول و مارچنا در قلب دفاع انجام وظیفه میکردند که پویول در این بازی آن اقتدار بازیهای قبل را نداشت و چند اشتباه عجیب مرتکب شد. با این حال دفاع اسپانیا آنقدر خوب کار کرد که آلمان و بهخصوص کلوزه، پودولسکی و بالاک خطری برای ماتادورها نداشته باشند.
کاپ ده ویلا و راموس در دو جناح بودند که راموس بهتر از کاپ ده ویلا بازی کرد. راموس بهجز پاسی که به مهاجمان حریف داد و برای آنها موقعیت خلق کرد تا هم تیمیهای خود در خط دفاعی را به دردسر بیندازد، بازی قابلقبولی انجام داد.
سهنا، هافبک دفاعی این تیم مثل همیشه مفید بازی کرد و در خدمت تیم بود. بازی این بازیکن در طول مسابقات اصلا به چشم نمیآمد اما نقش او کاملا در تیم حیاتی بود.
ژاوی در این بازی بهترین بازیکن خط میانی بود. او در این جام بازی به بازی بهتر شد و در نهایت در آخرین مسابقه بهترین بازیاش را انجام داد. سیلوا در این دیدار، بازیکن سابق نبود و نمایشی متوسط رو به پایین را ارائه داد. فابرگاس هم که جای داوید و یا را در زمین گرفته بود، به جای پست او در جلوی هافبکها و پشت سر تورس قرار گرفت تا ماتادورها در این بازی با یک مهاجم بازی کنند.
تورس هم که در طول جام فقط یک گل زده و بازیهای مؤثری انجام نداده بود، همه ناکامیها را در یک بازی جبران کرد و با گل هوشمندانه و بازی آزاردهنده اش در پیشانی تیم ملی اسپانیا همه چیز را یکجا تلافی کرد.
اخطار عجیب روزتی
روزتی ایتالیایی خیلی خوش شانس بود که بازیکنان دو تیم مشکلی برایش به وجود نیاوردند. او در تنها صحنه خشن بازی یک تصمیم عجیب و غریب گرفت و در حالی که بالاک و مارچنا با هم درگیر شده بودند، او به بالاک و کاسیاس اخطار داد تا کاپیتان اسپانیا تا دقایقی از آدمهای دور و برش دلیل اخطار گرفتنش را بپرسد.
داور ایتالیایی که تقریبا همه کارشناسان داوری ارتباط صمیمی او با رئیس کمیته داوران اروپا را دلیل انتخاب او برای این بازی میدانند، داوری قابلقبولی داشت و هیچ تصمیم تعیین کنندهای هم نگرفت.
بهت لو
یواخیم لو که میدانست تیم حریف نه ترکیه است و نه لهستان، مثل همیشه سیستم 1-3-2-4 را انتخاب کرد اما در دومین بازی بزرگش در این جام هم مانند بازی با کرواسی شکست خورد و این بار با یک گل.هیچیک از ستارههای لو در این مسابقه آن نقشی را بازی نکردند که او میخواست. نه بالاک، نه کلوزه (که مجبور به تعویضش شد)، نه پودولسکی، نه شواین اشتایگر و نه هیچیک از بازیکنان دیگر آن بازیکنانی نبودند که توان مقابله با سیل قرمز را داشته باشند.
خط 4 نفره دفاعی این تیم (فردریش، متزلدر، مرته ساکر و لام) و حتی یانسن که از اولین دقیقه نیمه دوم جای لام را در زمین گرفت، مجموعهای از اشتباهات گروهی و انفرادی را نمایش دادند. خط میانی این تیم هم با تسلیم شدن در برابر حریف اجازه داد اسپانیا با فوتبالی مدرن و تماشاگرپسند، فینالی رؤیایی را به پایان برساند. در خط حمله هم کلوزه مانند دیگر بازیکنان بود و هیچ کار خارقالعاده که هیچ کاری معمولی هم از او ندیدیم.